به نقل از «عصر ایران»

۱۲ کار مفید و طبیعی که هنوز نگاه بدی به آن‌ها وجود دارد

تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۹۵۵۲۴

عصر ایران- خانواده و دوستان مان اغلب سعی می‌کنند حرف‌های دلگرم کننده‌ای به ما بزنند تا کمی بیشتر احساس شادی کنیم. اما گاهی هم باعث رنجش خاطرمان می‌شوند. ممکن است چیزی را درست ندانند، حتی اگر عادتی کاملاً سالم و مفید برای سلامت جسم و روان مان باشد. طرز فکر ما درباره‌ی نحوه‌ی انجام کار‌ها در هنجار‌های اجتماعی ریشه دارد، هنجار‌هایی که بسیاری از آن‌ها با منطق جور در نمی آیند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 در ادامه از کار‌های عادی‌ای خواهیم گفت که نگاه خوبی به آن‌ها از سمت دیگران وجود ندارد، اما انجام آن‌ها می‌تواند بسیار مفید باشد.

۱- وقت گذاشتن برای خود

اینکه بخواهید چند روزی مرخصی بگیرید یا برنامه هایتان را لغو کنید تا صرفاً در خانه بمانید و روی مبل لم دهید و فیلم تماشا کنید، امری کاملاً سالم و بی اشکال است. محققان حتی می‌گویند وقت گذراندن با خود به ما کمک می‌کند که بتوانیم درون خود را ببینیم و خودمان را بهتر بشناسیم و به این ترتیب بتوانیم روی بخش‌هایی از وجودمان که خواهان تغییرشان هستیم کار کنیم.

۲- انجام تنهایی کار‌هایی که معمولاً با دیگران انجام می‌شوند

بیرون رفتن با خانواده و دوستان نه تنها مفرح است، بلکه برای سلامتی مفید هم هست. اما رفتن به سینما، رستوران، یا بازدید از موزه لزوماً نباید با همراهی دیگران انجام شود.

شما نباید از انجام دادن تنهایی کار‌ها بترسید. با این کار، در عین آنکه از مستقل بودن خود لذت می‌برید، تمرکزتان بیشتر می‌شود (چون برای همه چیز باید متکی به خود باشید) و علائق خود را فارغ از نظر دیگران در اولویت قرار می‌دهید.

۳- حرف زدن با خود

بلند بلند فکر کردن به این معنا نیست که شخصی دیوانه است، گرچه ممکن است نگاه خوبی به کسی که این کار را انجام می‌دهد نشود. وقتی افکار خود را به زبان می‌آورید یعنی آن‌ها را بیرون می‌کشید تا بتوانید بهتر به آن‌ها نظم دهید.

به علاوه، به گفته‌ی کارشناسان، این کار به ما کمک می‌کند که بتوانیم در موضوعی تعمق کنیم، حافظه‌ی خود را ارتقا دهیم، افکار خود را شفاف کنیم تا به آرامش ذهنی برسیم، مسائل را سریع‌تر حل کنیم، کمتر احساس تنهایی کنیم و اعمال مان را کنترل کنیم.

۴- فکر کردن پیش از پاسخ به پیام‌ها

در دنیای پرشتاب امروز که در آن برقراری ارتباطات به صورت آنی و در لحظه صورت می‌گیرد، اینکه مدت زیادی طول بکشد تا چه به صورت مجازی و چه به صورت حضوری، پاسخ دیگران را دهید، اغلب باعث اضطراب و ناراحتی در فرد مقابل می‌شود. اما حقیقت این است که این امر هیچ ایرادی ندارد و بسیار بهتر است که وقت بگذارید و فکر کنید و پاسخ مناسبی دهید تا اینکه حرف احمقانه‌ای بزنید.

۵- زود خوابیدن یا دیر بیدار شدن

احتمالاً همه‌ی ما با چنین جملاتی مواجه شده ایم: «به این زودی می‌خواهی بخوابی؟ مثل مادر بزرگ پدر بزرگ‌ها می‌مانی!» یا «صبح‌ها ساعت ۱۱ از خواب بلند می‌شوی؟ خیلی تنبلی!»، اما حقیقت این است که آدم‌ها با هم متفاوت اند. هر کسی روتین و مشکلات خودش را دارد که ممکن است باعث شود دیرتر به خواب برود یا به خواب بیشتری نیاز داشته باشد و این امر نباید زیر سؤال برود یا سوژه‌ی اظهارنظر دیگران شود.

۶- نه گفتن به دیگران

نپذیرفتن درخواستی که برای ما قابل قبول نیست یا اینکه صرفاً مایل به انجامش نیستیم، می‌تواند باعث رنجش دیگران شود و حتی ما را دچار عذاب وجدان کند. اما نه گفتن نباید کار ترسناک یا منفی‌ای باشد، چون کمک می‌کند اعتماد به نفس مان بالا برود و انتخاب چیزی که خواسته‌ی خودمان است، آزادی ما را تقویت می‌کند. نه گفتن ایرادی ندارد و باید به آن احترام گذاشته شود.

۷- بهبود یا تغییر چیزی در زندگی خود

وقتی تصمیم می‌گیریم تغییری در زندگی خود ایجاد کنیم یا عادت هایمان را اصلاح کنیم، اغلب با اظهارنظر منفی‌ای از این دست از سوی دیگران مواجه می‌شویم: «تو؟ می‌خواهی این کار را انجام دهی؟ آره حتماً!»، اما این قضاوت شدن ربطی به شما ندارد، بلکه به خاطر کمبود اعتماد به نفس شخص مقابل تان و نیاز او برای داشتن حس برتری نسبت به دیگران است. شما کار خودتان را بکنید و با تلاش حتماً به نتیجه خواهید رسید.

۸- دوری کردن از اعضای سمی خانواده

گرچه می‌گویند که قوم و خویش گوشت هم را می‌خورند، اما استخوان هم را دور نمی‌اندازند، اما در بسیاری از اوقات اعضای خانواده می‌توانند بیشتر از شادی باعث ناراحتی شوند. دوری کردن گزینه‌ی آخر است، چرا که اول بهتر است برای حل مشکل تلاش کنید، اما اگر به جایی رسیدید که چاره‌ای جز دوری کردن باقی نمانده بود، حتماً این کار را انجام دهید، چون برای سلامت روان ضروری است.

به گفته‌ی کارشناسان، بهترین کار این است که بپذیریم بعضی آدم‌ها هرگز تغییر نمی‌کنند، حد و مرز مشخص کنیم، فاصله‌ی خود را حفظ کنیم و بدون بی احترامی، از کشمکش پرهیز کنیم.

۹- اشتباه کردن

اشتباه کردن جرئی از فرآیند یادگیری است و نقد شدن به خاطر یک اشتباه ناخواسته بی معنی است. در حقیقت، ما با اشتباه کردن تجربه کسب می‌کنیم، امری که کمک می‌کند در آینده رشد کنیم، به ما می‌آموزد که متواضع باشیم و باعث می‌شود نگاه منتقدانه‌ای به اعمال خود داشته باشیم و مسئولیت کارهایمان را بپذیریم.

۱۰- صحبت درباره‌ی مسأله‌ی بچه در ابتدای رابطه

بله، شاید عجیب به نظر برسد و کار رایجی نباشد که در اولین قرار عاشقانه‌ی خود درباره‌ی چنین موضوعی صحبت کنید، اما اگر هدف تان از رابطه ازدواج باشد، باید این کار را انجام دهید. پرسیدن از فرد مقابل خود در ابتدای رابطه درباره‌ی اینکه آیا قصدی برای بچه دار شدن بعد از ازدواج دارد یا خیر، شما را از مشکلات آینده در امان نگه می‌دارد، زمانی که دیگر وارد رابطه شده اید و به چیزی پی می‌برید که مطابق خواسته‌ی شما نیست. بهتر است در مورد مسائل مهم از ابتدا به طور شفاف با یکدیگر صحبت کنید تا بعداً دلسرد نشوید.

۱۱- مراقبت از فرزندان برای مردان

هنوز هم بسیاری معتقدند مراقبت از فرزندان وظیفه‌ی زن‌ها است یا اینکه آن‌ها بهتر از مرد‌ها می‌توانند این کار را انجام دهند، اما ما می‌دانیم که هر فرد بزرگسال توانمند و مسئولیت پذیری می‌تواند به خوبی از پس آن برآید. به ویژه حالا که تعداد پدران مجرد در حال افزایش است، دیدن مردی که به تنهایی مسئولیت رسیدگی به فرزندانش را برعهده گرفته، نباید باعث تعجب شود.

۱۲- مراقبت از پوست برای مردان

هنوز هم مردانی وجود دارند که از مراقبت از پوست خود، مثل زدن کرم ضد آفتاب خودداری می‌کنند، چون این کار را مثل آرایش کردن می‌دانند؛ و حتی مردانی هم هستند که مردان دیگر را به خاطر مراقبت از پوست خود تمسخر می‌کنند. حقیقت این است که کارشناسان استفاده از ضد آفتاب را به هر فرد بالای ۶ ماهی، فارغ از جنسیتش، توصیه می‌کنند، چون نه تنها جلوی آفتاب سوختگی را می‌گیرد، بلکه از ما در برابر سرطان پوست هم محافظت می‌کند.

منبع: روزیاتو

کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: کار مفید کار کار را انجام درباره ی کار ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۹۵۵۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۸ نکته درباره‌ افکار و خطاهای شناختی/ چطور خشم خود را کنترل کنیم؟

همه انسان‌ها از استعداد لازم برای منفی فکرکردن برخوردارند. گرچه ممکن است بیماران مبتلا به بیماری‌های روان‌پزشکی یا کسانی که افسردگی، خشم، اضطراب، ترس وعشق را تجربه می‌کنند، در مقایسه با افراد عادی افکارغیرمنطقی و منفی بیشتری داشته باشند. 

افراد به‌هنجار و عادی نیز در موقعیت‌های خاص مانند زمانی که هیجان خاصی را تجربه می‌کنند، آمادگی تولید افکار منفی را دارند. بنابراین یکی از راه‌های به دام کشیدن افکار منفی، توجه به هیجانات است.

وقتی برانگیخته هستید یا زمانی که در حال گذر از مرحله‌ پیش از خشم به مرحله‌ خشم و پرخاشگری هستید، بدانید که «افکار برانگیزاننده» نقش کلیدی را بازی می‌کنند و کنترل خشم بدون مهار این افکار امکان پذیر نیست. از طرفی برانگیختگی و هیجان، در فرآیند پردازش اطلاعات تداخل ایجاد می‌کنند و سبب می‌شوند که فرد به گونه‌ای خاص فکر کند. سوگیری در پردازش اطلاعات که تحت تأثیر خطاهای شناختی است، نه تنها به خشم دامن می‌زند، بلکه فرد را از دسترسی به اطلاعات ناب نیز محروم می‌کند. اولین گام شناسایی خطاهای شناختی در فکر است. این خطاها عبارتند از:

۱- برچسب‌ها:

برچسب‌هایی مانند بی انصاف، گستاخ، احمق، سوء استفاده‌گر، رذل و... می‌توانند شما را خشمگین‌تر کنند و به همین دلیل واکنش‌های پرخاشگرانه‌ شدیدتری از خود نشان دهید. زیرا برچسب‌هایی که به دیگران می‌زنید، سبب می‌شود که دیگران را تحقیر یا سرزنش کنید و دقیقاً به خاطر همین برچسب‌ها، حق مسلم خود می‌دانید که آنها را بکوبید یا زیر سؤال ببرید. شما ممکن است حتی به خودتان برچسب‌هایی مانند از بدشانسی من است، آدمی ابله‌تر از من پیدا نکردند ، از بس ملاحظه کار هستم چنین دردسرهایی برای من پیش می‌آید بزنید.

حال وقتی به خود یا دیگری برچسب می‌زنید از خود بپرسید آیا کلی قضاوت نمی‌کنم؟ این برچسب مرا بیشتر عصبانی می‌کند یا آرام می‌کند؟ پاسخ دادن به این سؤالات می‌تواند به شما کمک کند تا برچسب زدن را متوقف کنید و برچسب ها را زیر سؤال ببرید. برای مثال ممکن است فردی در بسیاری از زمینه ها مسئولانه عمل کند اما در زمینه‌ی خاصی غیرمسئول باشد پس نمی‌توان به او برچسب کلی زد.

۲- قصد و عمد:

اگر کسی به شما وعده‌ای دهد و نتواند در زمان مقرر شده به وعده‌ی خود عمل کند، ممکن است دلایل زیادی برای این خلف وعده وجود داشته باشد اما اگر پیش خود فکر کنید که حتماً قصدی در کار بوده و فرد از روی عمد دست به چنین کاری زده است، خشمگین می‌شوید؛ زیرا احساس می‌کنید از شما سوء استفاده شده است. در این حالت نمره‌ی برانگیختگی شما در چند ثانیه از ۳ به ۱۰ می‌رسد و به سرعت به مرحله‌ی خشم و پرخاشگری می‌رسید، زیرا وقتی احساس کنید قربانی هستید و طرف به عمد خواسته است برای شما مشکلی ایجاد کند، تنها با تنبیه و حمله به طرف مقابل آتش خشم درون‌تان خاموش می‌شود. برای مثال، کسی گوشی تلفن را برنمی‌دارد و شما پیش خود می‌گویید: «عمداً گوشی را برنمی‌دارد و پاسخ تلفن مرا نمی‌دهد.»

۳- ذهن خوانی:

خواندن ذهن دیگران، عادت بیمارگونه‌ی بسیاری از انسان هاست. زمانی که هیجان خاصی را تجربه می‌کنیم، بیشتر از مواقع دیگر به ذهن خوانی دست می‌زنیم. وقتی اندکی برانگیخته هستید و میزان برانگیختگی شما به نمره‌ی ۳ یا ۴ رسیده است، تنها یک یا دو ذهن خوانی کافی است که به نقطه‌ی انفجار برسید. وقتی ذهن‌خوانی می‌کنید در مورد این که دیگران چه فکرهایی درباره شما دارند، پیش خودتان حدس‌هایی می‌زنید و سپس فرض را بر این می‌گذارید که این فرض‌ها درست است و دیگران در مورد شما این گونه فکر می‌کنند.

۴- فاجعه سازی:

فاجعه سازی از اتفاق پیش آمده یا عملکرد طرف مقابل می‌تواند شما را از نقطه‌ ۰ به نقطه  ۱۰ در مقیاس برانگیختگی برساند. فاجعه‌سازی اغلب در قالب جملات این وحشتناک است، فاجعه است و  غیرممکن است، می‌باشد.

نوع دیگری از فاجعه‌سازی «مطلق نگری» است. مطلق نگری در برابر نسبی‌نگری قرار دارد و با واژه‌هایی مانند «او همیشه... او هیچ وقت..... او هرگز...» همراه است.

طبیعی است که وقتی احساس قربانی شدن کنید، یا احساس کنید دیگری نسبت به شما ظلم کرده است و حق شما را تضییع نموده است، احساس خشم کنید و دست به پرخاشگری بزنید. برای مقابله با بزرگ‌نمایی و فاجعه‌سازی از فنون همدلی، پرس وجو، کاوش و بررسی سود و زیان استفاده کنید.

۵- دنبال مقصر گشتن:

در صورتی که با مشاهده‌ی یک رویداد ناخوشایند، درصدد یافتن یک فرد مقصر یا گناه کار باشید تا همه‌ی تقصیرها را به گردن او بیندازید، خشمگین‌تر خواهید شد و ممکن است دست به پرخاشگری بزنید. برای مثال: همه اش تقصیر اوست. اگر او دیر نمی‌کرد این اتفاق نمی افتاد.

به جمله‌ی بالا نگاه کنید و تأثیر آن را در ایجاد خشم ببینید.

۶- نتیجه‌گیری شتاب‌زده:

از یک رویداد یا اتفاق خاص، سریع نتیجه گیری می‌کنید و بر اساس آن واکنش نشان می‌دهید. برای مثال، اگر کسی به موقع سر قرار حاضر نشود، بلافاصله نتیجه می‌گیرید که شما را عمدا معطل کرده و سر کار گذاشته است. با این نتیجه‌گیری زودرس، به سرعت خشمگین می‌شوید و واکنش منفی نشان می‌دهید.

۷- پیش‌بینی منفی:

پیش‌بینی منفی رفتارهای احتمالی دیگران، می‌تواند برانگیزاننده خشم باشد. برای مثال کسی از شما کتابی امانت می‌گیرد و به موقع به شما نمی‌رساند با خود می‌گویید: «اگر با او برخورد نکنم و به اصطلاح او را سر جایش ننشانم دفعه‌ بعد هم این کار را خواهد کرد.» «اگر از من حساب نبرد به این رفتارها ادامه خواهد داد.» همان طور که می‌بینید پیش‌بینی منفی برای رفتار دیگران می‌تواند برانگیزاننده‌ی خشم باشد و سبب می‌شود واکنش منفی شدیدی از خود نشان دهید.

۸- تعمیم:

در تعمیم فرد با استفاده از کلماتی مانند «همیشه»، «هرگز»، «هیچوقت» یک رویداد را تعمیم می‌دهد. برای مثال: «دیر کردن کار همیشگی‌اش است.»

الهه ضمیری - خبرنگار تحریریه جوان قدس